ثنا ثنا ، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه سن داره

ثنا نازپری مامان & بابا

ما آمدیم

سلام به همه دوستهایی که مارو فراموش نکردن میدونم غیبت خیلی طولانی داشتیم آخه خونمونو عوض کردیم و یه مقدارم نسبت به قبل مشغله کاریم زیاد شده  یه عذرخواهی بزرگم به ثنا خانم بدهکارم که وبلاگشو اینهمه مدت نتونستم بروز کنم. اگر از احوال ثنا بخواین خدارو شکر اعتیادشو ترک کرد وانگشتشو دیگه نمیمکه   باورتون میشه؟؟؟؟ الان فقط آمدم اعلام حضور کنم سر فرصت میام چند تا عکس خوشگل هم براتون میارم راستی عید همه مبارک ...
28 ارديبهشت 1391

ثنای مامانی

            اینم چندتا عکس از ثنا خانم   اینجا تعطیلات نوروز بود که با عمه اینا رفته بودیم پیست اسکی که خیلی هم خوش گذشت باغی در باغملک که به دوستامون (عمو سعید و خانمش) رفته بودیم تو این عکس عشق مامان تازه از خواب بیدار شده خیلی بنظرم با نمکه،  منکه میگم شبیه کوچیکیهای انیشتن     ...
27 ارديبهشت 1391

بدو که رفتیم

سلام ما دوباره داریم میریم مسافرت البته این یه مسافرت کاریه و بازهم البته بدون بابای به قول مامان مجردی (ولی نمی دونم اگه مجردیه پس من اون وسط چی میکنم؟ ) امیدواریم خوش بگذره حتما برتون چنتا عکس خوشگل میگیرم .          ...
24 ارديبهشت 1391

مسافرت شیراز

  سلام به همه دوست جونیها ما بالاخره از مسافرت برگشتیم، جای همه خالی بود خیلی خوش گذشت. اینم چند تا عکس از مسافرت ما امیدوارم خوشتون بیاد اینجا تو راه شیراز ایستادیم تا بابا یه استراحتی بکنه  و من از اونجایی که روابط عمومی بالایی دارم فورا با خانواده چوپان دوست شدم و کلی با  هم بازی کردیم. شیراز _ آرامگاه سعدی   من عادت دارم وقتی شصتمو میمکم یه تیکه پارچه دستم باشم و از اونجایی که تو آرامگاه سعدی دسترسی به پارچه نبود مجبور شدم به گلبرگ اکتفا کنم این عکس باغ سیب در یاسوجه که با عمه شمسی اینا رفته بودیم اینم داداش مجتبی منه که کلی دوستش دارم (کیف کردین با چهره من موقع سی...
30 شهريور 1390

تولد دو سالگی

   سلام به همه دوستان از تاخیر طولانی مدتم عذر میخوام  متاسفانه یه چند روزی مریض بودم و از اون بدتر بیماریم متقارن شد با دومین سال تولد ثنا خانمی  من اون روز تا ساعت 10شب بیمارستان بودم البته دکترا نظرشون این بود که حتما باید بستری بشم ولی من طاقت نداشتم روز تولد دخترم حتی پیشش نباشم و با هزار دردسر امدم خونه. دایی سبحان و خاله سارا اومدن پیشمون و عمو هم آخر شب تشریف آوردن یه جشن خیلی کوچیک گرفتیم. عزیزکم امیدوارم سالهای آتی برات جبران کنم از همه دوستای خوبی که تولد ثنا جان رو بهش تبریک گفتن صمیمانه تشکر میکنم     ...
30 شهريور 1390

پدر روزت مبارک

سلام  و سلامی گرررررررررررم و دلچسب به دو کس: بابای خوبم و پدرشوهر مهربونم و همسر عزیزم.  من ابن روز به مردهای راستینی که مقام زیبای مردانگی رو درک کرده تبریک میگم   همسرم روزت مبارک         و ثنا جانم با زبان شیرین خودش میگه:    بابایییییییییییییی دوشت دارم . ...
29 مرداد 1390

ثنا و مسافرت یاسوج

  اینجا من تازه یک سالم شده و با مامان و بابا رفتم مسافرت یاسوج خونه عمه خیلی هم خوش گذشت جای هممممممه خالی بود.                                 میخام زیرانداز جمع کنم حتا وقتی بابا روش نشسته چون دوووووووووووس دارم آخه چرا نمیذاری من سنگ بخورم ...
29 مرداد 1390

شاکی کوچولو

                   سلاااااااااااااااااام به همه هاله ها. هایی ها وعموها  چندتا عکس نشونتون میدم که ببینید چوچولوهای همسن من وقتی حوشلشون تو این آپارلتمان های نیم وجبی شر میره کجارو دارن که برن >www.kalfaz.blogfa.com وجدانن انصاف من برم تو بالکن و رو آجر بشینم البته نکه پارک نمیرم ولی دم به دقیقه نمیرم            ...
29 مرداد 1390