یه زنگ خطر
سلام
دیشب یه اتفاق افتاد که خدارو شکر به خیر گذشت
تخت من و گهواره ثنا خانمی کنار هم و عزیز مامان دیشب تو خواب از گهوارش اومده بود بیرون وکنار دست من خوابیده بود منم که از همه جا بیخبر بودم یدفعه با یه صدای بلند از خواب پریدم
و دیدم ببببببببببببببله ثنا وسط تخت و گهواره نقش زمین شده
کلی ترسیدم ولی خدارو شکر چیزیش نشده بود و دوباره زود خوابید
ولی مامانی تا صبح از ترس دیگه خوابش نبرد.
عزیز دل مامان نگفتی اگر یه تار مو از سرت کم بشه مامان از غصه میمیره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی