ثنا ثنا ، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

ثنا نازپری مامان & بابا

دوستت دارم

سلام دختر گلم این مطلب واسه وقنی مینویسم که ایشالا وقتی بزرگ شدی بخونی که چقدر با نمک بودی و مامانی عاشقت بود. عزیزم من یه خصلت بد دارم که خیلی کم پیش میاد محبتم بروز بدم  ولی اینو بدون که هرچقدر هم کم بگم ولی همیشه دیوانه وار دوستت دارم گلکم این چند وقته خیلی بانمکتر شدی الان که این مطلبو مینویسم جناب عالی کمد لباساتو باز کردی و همینطور داری رو همدیگه لباس میپوشی تا الان سه تا بلوز و دو تا شلوار تنته ثنا گلی میخوام بخورمت وقتی شب هنوز نخوبیدی میگی مامان فردا کجا میرم یا وقتی واسه عروسکات شعر میخونی تا  بخوابن وقتیهم نمیخوابن میگی ا عصابمو خورد کردین ...
28 ارديبهشت 1391

برگشت از مسافرت

سلام به همه دوستان خوب بالاخره ما از مسافرت برگشتیم جای همه خالی خیلی خوش گذشت کسایی رو که خیلی وقت بود دوست داشتم ببینمشون ولی سعادت نصیب نمیشد رو دیدم وکلی هم بهشون زحمت دادم. درباره ثنا خانمی که هرچی از شیطنتاش بگم کم گفتم طفلی نی نی کوچولوی دختر عمو جان رو کلی اذیت کرد تو این چند روز اصلا نذاشت این بچه یه شیر درست و حسابی بخوره طفلی تا شیشه شیرو میکرد تو دهنش ثنا میزد ته شیشه چون فکر میکرد مثل یه لغمه باید همشو بکنه تو دهنش  از بازار رفتنمون که نگو خانم یه راست میرفت پشت ویترین مغازه ها ... خلاصه کاری کرد که مامانی توبه کرد بدون بابایی مسافرت نره شرمنده از دوستهای خوبم این ثنا ازبس که اونجا شیطونی کرد یادم رفت عک...
28 ارديبهشت 1391

ما آمدیم

سلام به همه دوستهایی که مارو فراموش نکردن میدونم غیبت خیلی طولانی داشتیم آخه خونمونو عوض کردیم و یه مقدارم نسبت به قبل مشغله کاریم زیاد شده  یه عذرخواهی بزرگم به ثنا خانم بدهکارم که وبلاگشو اینهمه مدت نتونستم بروز کنم. اگر از احوال ثنا بخواین خدارو شکر اعتیادشو ترک کرد وانگشتشو دیگه نمیمکه   باورتون میشه؟؟؟؟ الان فقط آمدم اعلام حضور کنم سر فرصت میام چند تا عکس خوشگل هم براتون میارم راستی عید همه مبارک ...
28 ارديبهشت 1391

ثنای مامانی

            اینم چندتا عکس از ثنا خانم   اینجا تعطیلات نوروز بود که با عمه اینا رفته بودیم پیست اسکی که خیلی هم خوش گذشت باغی در باغملک که به دوستامون (عمو سعید و خانمش) رفته بودیم تو این عکس عشق مامان تازه از خواب بیدار شده خیلی بنظرم با نمکه،  منکه میگم شبیه کوچیکیهای انیشتن     ...
27 ارديبهشت 1391

بدو که رفتیم

سلام ما دوباره داریم میریم مسافرت البته این یه مسافرت کاریه و بازهم البته بدون بابای به قول مامان مجردی (ولی نمی دونم اگه مجردیه پس من اون وسط چی میکنم؟ ) امیدواریم خوش بگذره حتما برتون چنتا عکس خوشگل میگیرم .          ...
24 ارديبهشت 1391

مسافرت شیراز

  سلام به همه دوست جونیها ما بالاخره از مسافرت برگشتیم، جای همه خالی بود خیلی خوش گذشت. اینم چند تا عکس از مسافرت ما امیدوارم خوشتون بیاد اینجا تو راه شیراز ایستادیم تا بابا یه استراحتی بکنه  و من از اونجایی که روابط عمومی بالایی دارم فورا با خانواده چوپان دوست شدم و کلی با  هم بازی کردیم. شیراز _ آرامگاه سعدی   من عادت دارم وقتی شصتمو میمکم یه تیکه پارچه دستم باشم و از اونجایی که تو آرامگاه سعدی دسترسی به پارچه نبود مجبور شدم به گلبرگ اکتفا کنم این عکس باغ سیب در یاسوجه که با عمه شمسی اینا رفته بودیم اینم داداش مجتبی منه که کلی دوستش دارم (کیف کردین با چهره من موقع سی...
30 شهريور 1390

تولد دو سالگی

   سلام به همه دوستان از تاخیر طولانی مدتم عذر میخوام  متاسفانه یه چند روزی مریض بودم و از اون بدتر بیماریم متقارن شد با دومین سال تولد ثنا خانمی  من اون روز تا ساعت 10شب بیمارستان بودم البته دکترا نظرشون این بود که حتما باید بستری بشم ولی من طاقت نداشتم روز تولد دخترم حتی پیشش نباشم و با هزار دردسر امدم خونه. دایی سبحان و خاله سارا اومدن پیشمون و عمو هم آخر شب تشریف آوردن یه جشن خیلی کوچیک گرفتیم. عزیزکم امیدوارم سالهای آتی برات جبران کنم از همه دوستای خوبی که تولد ثنا جان رو بهش تبریک گفتن صمیمانه تشکر میکنم     ...
30 شهريور 1390